گور است همان تنها نقطه امن جهان

قبل تر ها محل کارم برایم  امن ترین نقطه جهان بود! قبل تر ها که شناختم از دنیا و مافیهاش کامل و درست نبود... قبل تر ها که آدم ها از انسان بودنشان دور نشده بودند ...

مدتی ست محل کارم حالم را به هم می زند، می خواهم عق بزنم روی صورت همه شان.... 

تا این حد ریاکاری، دغلبازی، ...

وای خدای من واژه ها را کم می آورم واژه ها را کم می بینم در توصیف این همه زشتی و پلیدی و کثیفی و ظلم ... 

چاپلوسی، جاسوسی .... بدگویی... تظاهر... 

بی هیچ میل و رغبتی که بماند با اکراه و به زور و پر از حس بد هر روزم را اینجا شروع می کنم ....

مرده شور همه شان را ببرد، حالم از همه شان به هم می خورد.. من از جنس اینها نیستم نمی توانم با اینها بر بخورم!


می دانی! این دنیا تنها یک جای امن دارد،آن هم گور است ... تنها جایی است که آرام می گیری....


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.