چهل شبانه روز سیاه

تو که نیستی دست دلم به نوشتم نمی رود!

دنیا بدون تو مات و مبهوت است انگار ... 

چهل شب که هیچ تو بگو چهل سال بگذرد، دلم آسوده خاطر نمی شود ...

غم نبودنت کم نمی شود...

حال دلم خوب نمی شود ...

نمی شود که نمی شود ..



- دلم از من شاکی ست .. شاکی ست که چرا روز آخر با اینکه می دانستم نرفتم به بالینش!

- دلم شاکی ست که چرا آن روز های آخر آنطور که باید نبودم برایش ...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.