روزها و شب های سحت تمام نشدنی

دخترک شب ها تا صبح نا آرام است.. می زند به جیغ و گریه، نمی دانم دردش چیست....

صبح ها تا شب هم همچنان نا آرامی می کند، بی تاب است فقط جیغ و گریه اش خیلی کمتر می شود ....

از قطره پدی لاکت برای رفع بالا آوردن هاش استفاده کردم، سر خود ... بی مشورت با پزشک، به توصیه چند تن از دوستان.

حالا شربت گریپ میکسچر را می خواهم امتحان به فرض اینکه گریه های شبانه اش به دل درد مربوط می شود ....


قیافه ام دیدنی ست... موهای شانه نشده در هم پیچیده... ابروهای پر شده نا منظم... دست و پای نظافت نشده ...

لباسی که بوی شیر و عرق می دهد .... 

دندان ها را هر چند روز یک بار اگر مسواک بزنم .....

پیر شده ام، صورتم نشانگر سالهای زیادی ست که با سختی پشت سر گذاشته ام.... 


مادر همسرجان فردا می رود و دوباره تنها می شوم.

هر بار که می گرید به آن نه ماه استرس و نگرانی و غم و درد لعنت می فرستم!

نظرات 1 + ارسال نظر
مادر تنها شنبه 13 آذر 1395 ساعت 14:32 http://Miavivo.blogsky.com

توروخدا به دخترکت تو این سن داروهای شیمیایی نده نیوشا جان!

چشم قطعش کردم. فقط یه بار بهش دادم.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.