فرق است میان من و تو

از طریق پیامک با همسرجان حرف زدم.. یه جورایی درد دل بود اما گویا برداشت همسرجان چیزی شبیه گلایه بود! گلایه ای که احتمال زیاد از نظر همسرجان به حق نیست!
براش گفتم که وقتی با فرصت های با هم بودنمون اندک هستنددر طول روز وقتی هم که با همیم نگاهی نیست.. حرفی نیست! گاهی حتی به صورتمم نگاه نمی کنی..
اینکه تعداد پیام های عاشقانه از طرف تو نزدیک به صفرشدن ..
اینکه می دونم درگیر کار و درس و خونه هستی اما منم هستم!
البته سعی می کنم نباشم.. کمی اذیت می شم اما پوستم کلفت شده... نمی خواستم حتی اینا رو برات بگم..
تصمیم داشتم بدون گفتن، نباشم.. در سکوت، نباشم!
اما می دونستم حتی نبودنم هم برات اهمیتی نداره.. فقط گفتن اینا کمی سبکم کرد!

پاسخ من فقط یه واژه بود: باشه.

+ ساعت 5 عصر همسر جان سه تا پیام طولانی برام فرستاد با این مضامین که: عزیزم اینجوری نیست که تو می گی. تو برام عزیزی، نی نی برام عزیزی. ولی ذهنم کلا پره از همه چیز .. ساختمون و جر و بحثاش و درس... مشکلی که برام پیش میاد چند روز تو ذهنم باهاش درگیرم. انقدر ذهنم درگیره که نمی تونم برم سراغ درس وقتی کنار توام هم همینطوره. نه عزیزم تو رو فراموش نکردم. فقط زودتر می خوام درس و ساختمون تموم شه البته تصمیم گرفتم برم پیش روانپزشک ..
خیلی وقتا بهت فکر می کنم و اینکه چند وقته بهت توجه ندارم ولی بیشتر وقتا ذهنم درگیره و نمی تونمولی دوست دارم نیوشا جونم.
بعدم گفت امشب میام با نی نی حرف می زنم که مواظبت باشه و نذاره دلت بگیره...
منم تو جوابش گفتم درکت می کنم اما به دلیل حساسیت این دوران زودرنج تر شدم از طرفی بیماری بابا و از طرف دیگه گرفتاری های تو دست به دست هم دادن که من هر روزم به دلتنگی بگذره ... آخرم گفتم فک کنم بیشتر لازم باشه من و نی نی مواظب تو باشیم.

نظرات 3 + ارسال نظر
مینو سه‌شنبه 2 شهریور 1395 ساعت 10:24

خدا رو شکر واکنش شون مثبت بود. دقیقا همون دلایلی که انتظار داشتیم و کاملا هم طبیعیه.الان دورانی که هر دو طرف باید به هم کمک کنین تا این روزها که یکم مسئولیت ها و کارا بیشتر به آرومی بگذره. اکثر آقایون دچار این بحران ها میشن و چون ذاتا" حس مسئولیت بیشتر میکنن و بخاطر غرورشون نمی خوان زیادم فکر و ذهنشونو بخونیم معمولا" واکنشی ازشون نمی بینیم اما فکرشون درگیر.با همه این تفاسیر باید یادشونم باشه که همسرشون (و دیگه خانم باردار بیشتر) محبت و توجه بیشتر میخواد.خوشحال بهشون گفتی و ایشونم حواسشون بهت هست. تو زن مقاوم و صبور و مهربونی هستی خیلی باید قدرتو بدونن.(هزارماشااله )

مینو جان چه تعریفی کردی از من بابام جان :) نه عزیزم من این همه خوب که تو گفتی نیستم .. لطف داری
سعی می کنم تو نوشتن پایان نامه کمکش کنم حجم کارش بیاد پایین اما برا ساختمون کاری ازم ساخته نیست.. بهش گفته بودم ساختن دردسر داره بهتره بخریم ولی اون حاضر نشد اون خونه و زمینی که تو شهرش داره رو بفروشه!
اینجور خودش و منو و عمر با هم بودنمون رو داره تلف می کنه

طلوع ماه دوشنبه 1 شهریور 1395 ساعت 21:19 http://mmnnpp.blog.ir

سلام نیوشا جان.مردا معمولا اینجورین.منم بعضی وقتا که از این پیاما میدم تا بشه خلاصه و جمع وجور جواب میده همسرم.حالا من کلی براش نوشتم و توضیح دادم
ولی بازم گفتنش بهتر از نگفتنشه.حداقلش اینه که سبک میشی.گاهی وقتا واقعا گفتن این حرفا لازمه.برای من همیشه,حرف زدن با همسر و و مطرح کردن مشکلم بهترین راه حل بوده.با سکوت کردن هیچی درست نمیشه فقط ادم میریزه تو خودش همه چی رو و غمباد میگیره...

آره همه می گن مردا اینجوری هستن! ولی با خودم فکر می کنم چرا باید اینجوری بودنشون رو تحمل کنیم؟!
اینجوری بارشون آوردیم!
گاهی فکر می کنم باید از همه دنیا دور شم و تا آخر عمرم با همه در سکوت باشم!

مینو دوشنبه 1 شهریور 1395 ساعت 13:18

کار خوبی کردی گفتی حتی اگه بازخوردی نبینی بازم برای حرفهای بعد یه پوان مثبت داری چون حستو بروز دادی ! باید منتظر بازخوردشون بمونی که صحبتی حرفی میشه یا تغییر عملی می بینی. من فکر میکنم توی اکثر موارد نباید سکوت کرد باید گفت چون مردا کلا زیاد ذهنشون درگیر این موارد نیست و مثل ما شرایط تحلیل نمیکنن بعدهام که گلایه کنی میگن چرا نگفتی من نمی دونستم!! حتی اگه تبعات خوبی هم نداشته باشه آدم از یه چیزایی مطمئن میشه و بهتر طرفشو میتونه تحلیل کنه.به شخصه کسایی رو که میخوان با سکوتشون همه چیز درست بشه میشینن خودشونو عذاب میدن و ذهن بیچاره شونو هی درگیر میکنن درک نمیکنم.(البته موارد و شرایط استثنا هم هستا اما توی روال عادی زندگی میگم)
مطمئن باشه اون باشه برای وارد نشدن توی اون زمان به بحث بوده و بعدا واکنش نشون میده و به نظرم واکنش مثبتی هم هست. کاش اینم میگفتی وقتی یه زن از این موارد حتی گلایه هم میکنه(نه درددل)قطعا" اون شخص خیلی براش عزیزه و دوستش داره اگه مهم نبود محبت کردنشم مهم نبود مثل خیلی زن و شوهرا که براشون مهم نیست.

با شناختی که دارم ازش این باشه یعنی هرگز وارد نشدن به بحث و در کل حق رو به من ندادن!
یادته چند وقت قبل که پیامک دادم جواب نداد زنگش زدم با لحن و برخورد بدی مواجه شدم .. که گفت تو دوست در هر شرایطی همه اونجوری که تو می خوای باشه ...
این برخوردش من رو خیلی ازش دور کد! البته زیاد نمود ظاهری نداشت دور شدنم .. شایدم نه دور نشدم اما می دونم تاثیر خیلی بدی روم داشت مینو...

فکر می کردم بدونه چون خودش و نوع رابطمون و حفظ دوست داشتن و عشقمون برام مهمه این حرفا رو گفتم ....
اگه حرفی پیش میاد براش می گم که گفتن این حرفا فقط به همین دلیله...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.