اعضاء خانواده حلقه های یک زنجیرند

خواهر1 و خانوم دکتر از هم دلخورند و فاصله گرفتن...

و من ناراحتم از این اوضاع!

متاسفانه خواهر1 به شدت زودرنجه، خیلی مغروره و کمی از خود راضی!

همیشه از دیگران می رنجه و قهر و دوری ایجاد میشه اما هیچ وقت نمی پذیره که اون هم با حرفهاش یا رفتارهاش باعث رنجش دیگران شده!

و در مقابل چشم های گرد شده من می گه من هیچ وقت حرفی به کسی نزدم که برنجونمش!!!

خانوم دکتر آدم منطقی ای هست اما گاهی رفتار و حرف دیگران که ناراحتش می کنه کنایه های پر و پیمونی نثار طرف می کنه و متاسفانه به قلمبه گویی ازش یاد می کنن در خانواده... البته من این تصور رو ندارم! شیوه برخوردش با رنجش ها اینگونه ست!

این ناراحتی ظاهرا سر بچه هاشون بود اما ریشه در خیلی مواردی داره که اساسی هستن و به گذشته مربوط می شن.

کاش خواهر و برادر ها از هم دلخور نشن.. از هم دور نشن... هر چی هم که بشه خم به ابرو نیارن، از هم نبرن!


+همسر خواهر کوچیکه برا ولنتاین سورپرایزش کرده یه خرس بزرگ براش خریده و به کافی شاپ دعوتش کرده.. از قبل هم  تزیین میز و کیک و این بند و بساط ها رو سفارش داده بوده با یه عالمه بادکنک قلبی قرمز دور و بر میز.. خولاصه من با دیدن عکس هاش تو تلگرام کلی شاد شدم...



نظرات 1 + ارسال نظر
نفر سیزدهم سه‌شنبه 27 بهمن 1394 ساعت 11:26 http://otaqeshakhsi.blog.ir/

آفرین همسر خواهر کوچیکه:)

اوهوووم آفررررین

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.