خانوم دکتر دلیل این حجم سردرد و سرگیجه رو حدس زد... به نظرش به دلیل بالا بودن هورمون پرولاکتینه که این بالا بودن ممکن دلایل متفاوتی داشته باشه.
و تشخیص دلیل بالا بودنش کار متخصصه و احتمالا با ام آر آی انجام می شه...
یکی از دلایلش ممکنه استرس باشه! یا ایجاد توده ای در هیپوفیز که باعث درد در سر میشه ...
داشتم اینا رو برای همسر جان می گفتم که گفت: خیلی مواظب خودت باش... مواظب باش که استرس بیشتر از این بلا سرت نیاره...تو دیگه خیلی مریضی.. همش مریضی :(
بهش گفتم اشتباه کردم در جریان حالم قرارت دادم...
این روزا همسر جان نیست رفته دانشگاهش و از من دوره....
می دونی! مردها هرچقدر هم خوب و عاشق و مهربون و ایده آل اما یک زن رو فقط برای خوشی و عشق و حال می خوان... اگه مریض باشی ولو زندگی با اونا این مریضی رو بهت هدیه داده باشه فقط تا یه جایی از مسیر همراهت می شن!
اما اگر زن باشی تا آخر عمرت پای بیماری ناعلاج مردت می مانی! نه؟! این را فقط زن ها می فهمند...
بیماری یک جورهایی فرق میکنه با شکایت از بیماری. دومی بیشتر خسته کننده است.
بله البته..
موافقم..
و اصلا خودم به این موضوع دقت نکرده بودم
سپاس
دیروز جایی توقف اجباری داشتم برای انتظار کشیدن. مرد پیری را دیدم که روی ویلچر نشسته بود و زن جوانی سعی می کرد راضی اش کند. مرد عصبانی چیزهایی می گفت و دختر آرام و با لبخند توضیح می داد . اما مرد همچنان عصبانی بود و خشمگین. احساس کردم دختره بغض گلویش را گرفته و اگر جای دیگری بود و تنها بود حتما گریه می کرد. حسش ر فهمیدم چون من هم کم و بیش درگیر چنین وضعیتی هستم. کاریش نمی شود کرد انگار . مخصوصا برای ماها که اعتقاداتی داریم و به بعضی چیزها باور.
دلتنگ نباشید. بعضی مامی ها فقط مامی نیستند فرشته اند. اما کاش دیگران هم کمی درک کنند.
چقدر حرفهاتان عزیز بود برایم..
چقدر به دلم نشست..
چقدر خوب بود حرف هاتان...
مطمئنی که ما زنها میمونیم نیوشا؟ ما زنهای این دوره؟
مواظب خودت باش
مطمئنم که می مونیم
حداقل من و اونایی که میشناسمشون می مونن!
منی که درس زندگی رو از مامی یادگرفتم.. مامی ای اینچنینی...
من حتی مطمئنم تو هم می مونی
:)
شاید نه همه مان اما ...