رکود اقتصادی هچنان پابرجاست...
رکود اقتصادی یعنی اینکه یک مرد بی هیچ میل و رغبتی برود سر کار.. از پشت سر، رفتنش را که نظاره کنی، انگار هزار نفر می زنندش تا پایش را از خانه به قصد کار بیرون بگذارد!
رکود اقتصادی یعنی اینکه بروی کافی شاپ و مردت هی در خودش فرو رفته باشد و به تعدیل های پیش روی شرکت، به جا به جایی هایی که شبیه تخریب شخصیت است فکر کند و هی تلاش کند به تو و دیگران بفهماند فکرش درگیر نیست! الکی بخندد.. اما تو که می دانی جنس خنده هاش را!!
رکود اقتصادی یعنی مرگ تدریجی انگیزه ها.. اشتیاق ها ... لذت ها .. بودن ها ... زندگی کردن ها....
یعنی اینکه به این فکر کنی اوضاع درست شدنی نیست و هی بگویی چرا تلاش نمی کنی برویم یک جای دوری که اسمش این سرزمین نباشد!!
- از کافی شاپ بیرون میایم از کنار یک گاریچی رد می شیم.. گاریچی میانساله با یک پای در گچ گرفته شده.. قلبم رو آتیش می زنن!!!!!!!!
لعنت به رکود اقتصادی و بی پولی
بدترین چیز مخصوصا برای آقایون همین رکود اقتصادی و بی میل بودن برای کارشونه .خورد میشن.
:(
متنفرم از ............
اوووف!